که خدا آمد و کنارم نشست!
گفت: مگر کودک شده ای، که با خاک بازی ميکنی!
گفتم: نه! ولی...
از بازی آدمهايت خسته شده ام!
همان هايی که حس می کنند هنوز خاکم
و روح تو در من دَميده نشده
من با اين خاک بازی ميکنم، تا آدمهايت را بازی ندهم!
خدا خنديد...
پرسيدم خدايا
چرا از آتش نيستم!؟
تا هر که قصد بازی داشت را بسوزانم!
خدا اما ساکت بود!
گويا از من دلخور شده بود!
گفت:
تو را از خاک آفريدم
تا بسازی، نه بسوزانی...!
تو را از خاک از عنصری برتر ساختم
از خاک ساختم
که با آب گل شوی و زندگی ببخشی...
از خاک که اگر آتشت بزنند
باز هم زندگی ميکنی و پخته تر ميشوی...
با خاک ساختمت تا همراه باد برقصی...
تو را از خاک ساختم
تا اگر هزار بار آتش و آب و باد تو را بازی داد
تو برخيزی...
سر برآوری...
در قلبت دانهٔ عشق بکاری...
و رشد دهی و از ميوهٔ شيرينش لذت ببری...
تو از خاکی
پس به خاکی بودنت ببال
و من هيچ نداشتم برای گفتن
برچسب ها : عکس و مطالب عاشقانه,
خسرو شکیبایی چه زیبا گفت :
تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی مسئولی…
مسئولی در برابر اشکهایش، در برابر غمهایش، در برابر تنهاییش…
اگر روزی فراموشش کردی دنیا به یادت خواهد آورد.
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿـــﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ
ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤـ ــﯿﺪ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ
ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒــــ ـــﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ
ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ
ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــــﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑــﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕِ
ﺧﻮﺏ و بد ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ...
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ....
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ..
ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ....
گاهی یک نفر
با نفس هاش
با نگاهش
با کلامش
با وجودش
با بودنش ..
بهشتی میسازه از این دنیا برات
که دیگه بدون اون، بهشت واقعی رو هم نمیخوای....
با خیال راحــﭟ بـرو عشق مَـن
نگران لـرزش صدام نباش..
این بُغض لعنتـﮯ زیادے جا خوش کـردﮧ
شکستنـﮯ نیسـﭟ..
باهاش کنار میام...
تو بـُـرو...
برچسب ها : عکس و مطالب عاشقانه ,
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری ...
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !!
و من ...
فرار می کنم از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که ...
خیلی دوستش دارم خیلی !!!
برچسب ها : عکس,مطالب جنجالی,سرکاری,عاشقانه و خنده دار,
ﮔﻔﺘﻢ ﻧـﺮﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﮐﻨﯽ
ﺑﺮﮔﺸــﺖ ﻧـﮕــﺎﻡ ﮐﺮﺩ ... ﮔﻔﺘﻢ ﺩﯾﺪﯼ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ …
ﮔﻔـﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤـﺎ ؟
وبلاگ برتر در تاپ بلاگر